English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6839 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
heating U سیستم حرارتی
outages U مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
The heating doesn't work. این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
outage U مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
Is there heating? U آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
faulted U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
spark printer U چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
alert U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
dead U آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
doesn't U نمیکند
why does he not admit it U چراتصدیق نمیکند
it is secure U عیب نمیکند
it makees no difference U تفاوتی نمیکند
it makees no difference U فرقی نمیکند
constants U آنچه تغییر نمیکند
it is indifferent to me U برای من فرقی نمیکند
static U که در زمان تغییر نمیکند. 2-
constant U آنچه تغییر نمیکند
it is not in good workingorder U خوب کار نمیکند
fixes U رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix U رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix U فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
fixes U فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
it makes a t. difference U تفاوت خیلی زیادی نمیکند
the face remains U مطلب همانست که هست فرق نمیکند
inactive U آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
incompatible U ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
sticking points U حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
sticking point U حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
The light doesn't work. این چراغ برق کار نمیکند.
weedless U قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
coast is clear <idiom> U هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
thermal U حرارتی
chromometer U ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
down U مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
timberline U خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
no parity U ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
defective U خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
deadbeat <idiom> U شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
heat exchanger U مبدل حرارتی
heat engine U موتور حرارتی
heat loss U گمگشتگی حرارتی
dilatation U انبساط حرارتی
heat proof quality U ثبات حرارتی
thermal battery U باطری حرارتی
thermocouple U عنصر حرارتی
hot-wiring U رشته حرارتی
hot-wires U رشته حرارتی
hot-wired U رشته حرارتی
hot-wire U رشته حرارتی
hot wire U رشته حرارتی
thermal ammeter U امپرسنج حرارتی
heat treatment U عملیات حرارتی
heat supply U منبع حرارتی
heat sink U انباره حرارتی
heat shield U حفاظ حرارتی
heat pulse U پالس حرارتی
heating blower U دمنده ی حرارتی
temperature coefficient U ضریب حرارتی
thermoswitch U کلید حرارتی
thermal protection U محافظت حرارتی
heat conduction U هدایت حرارتی
thermal radiation U تشعشع حرارتی
thermoswitch U سویچ حرارتی
thermal radiation U تابش حرارتی
thermopile U پیل حرارتی
thermal shadow U سایههای حرارتی
thermal switch U سویچ حرارتی
heat capacity U فرفیت حرارتی
heat balance U تعادل حرارتی
heat conductivity U هدایت حرارتی
thermal printer U چاپگر حرارتی
thermal devices U ابزارهای حرارتی
thermal effects U اثرات حرارتی
thermal efficiency U راندمان حرارتی
thermal emission U تابش حرارتی
thermal expansion U انبساط حرارتی
thermal fatigue U خستگی حرارتی
evolution of heat U انبساط حرارتی
heat energy U انرژی حرارتی
thermal instability U ناپایداری حرارتی
thermal power U مقدار حرارتی
thermal power U توان حرارتی
thermal stress U تنش حرارتی
heating resistor U مقاومت حرارتی
heating power U توان حرارتی
heating mantle U ژاکت حرارتی
heating wire U سیم حرارتی
heating jacket U ژاکت حرارتی
calorific power U مقدار حرارتی
hot shortness U شکنندگی حرارتی
high temperature strength U استحکام حرارتی
thermocouple U زوج حرارتی
heating installation U تاسیسات حرارتی
heating tape U نور حرارتی
ablating material U سپر حرارتی
heating furnace U کوره حرارتی
non impact printer U که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
local U وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
nonlinear U مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
jus ex injuria non oritur U تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
locals U وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
induction heat treatment U عملیات حرارتی القائی
hot working steel U فولاد عملیات حرارتی
thermal conductivity U رسانائی گرمایی یا حرارتی
solution heat treatment U عملیات حرارتی محلول
thermit fusion welding U جوشکاری ذوبی حرارتی
high temperature steel U فولاد با ثبات حرارتی
hot wire meter U امپر سنج حرارتی
thermic U وابسته بگرما حرارتی
hot working die U ابزار عملیات حرارتی
thermal shadow U سایه روشن حرارتی
thermal coefficient of expansion U ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point U نقطه تبدیل حرارتی
temperature stress U تنش حرارتی یا دمایی
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
radiant U تشعشع کننده حرارتی
precipitation heat treatment U عملیات حرارتی رسوبی
low heat value U مقدار حرارتی پایین
austemper U سخت گردانی حرارتی
bogie hearth furnce U کوره حرارتی گردان
internal thermal resistance U مقاومت حرارتی داخلی
thermo plasticity U شکل پذیری حرارتی
coefficient of thermal expansion U ضریب انبساط حرارتی
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
heat treating furnace U کوره عملیات حرارتی
heat treating equipment U تاسیسات عملیات حرارتی
heat insulation U عایق کاری حرارتی
heat treating department U دپارتمان عملیات حرارتی
heat treating U تشویه حرارتی فولاد
heating coil U سیم پیچ حرارتی
thermonuclear U بمب هستهای حرارتی
convection U ارزش حرارتی همبرداری
heat treating property U خاصیت عملیات حرارتی
heat treatment crack U ترک عملیات حرارتی
heat resisting steels U فولادهای مقاوم حرارتی
heating element U المان یا عنصر حرارتی
continous heating furnace U کوره حرارتی دائمی
heat treatable U قابل عملیات حرارتی
fix U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
freeing U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
frees U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freed U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
ro U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
fixes U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
radiant exposure U پخش حرارت یا انرژی حرارتی
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
heat treat U انجام دادن عملیات حرارتی
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری حرارتی
critical heat flux ratio U نسبت شار حرارتی بحرانی
heat treatable steel U فولاد قابل عملیات حرارتی
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
subroutine U زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
static U زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
zero slot lan U شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
2reintroduce?
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com